سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مطالب قبلی

پیش از تو کوفه، سجده ی خونین ندیده بود
داغ بزرگ، ماتم سنگین ندیده بود
پیش از تو در سه فصل غریبانه ی سکوت
جز سور و سات سفره ی سنگین ندیده بود
یعنی تو را چنان که تو بودی نمی شناخت
جز سایه های سرد و دروغین ندیده بود
هر شب صدای پای تو در کوچه می دوید
خواب تو را بهانه ی شیرین ندیده بود
پیش از تو مرگ حادثه ای دلخراش بود
در مرگ، رستگاری و تسکین ندیده بود
خون دل تو بود که محراب را گرفت
جز در دل تو دغدغه ی دین ندیده بود
تاریخ کوفه، سر به سر آشوب و فتنه است
حاشا که سهمناک تر از این ندیده بود!

 

شاعر : پروانه نجاتی


درباره وبلاگ

کاش در این رمضان لایق دیدار شویم سحرى با نظر لطف تو بیدار شویم کاش منت گذارى به سرم مهدى جان تا که همسفره تو لحظه افطار شویم
لینک دوستان
نجوای دل